شروع می کنم به از تو نوشتن کاغذ مست می گردد قلم به رقص در می آید نمی دانم چرا هر وقت می خواهم چیزی از تو بر روی کاغذ بیاورم واز تو بنویسم وجودم،قلمم،کاغذم همه و همه به وجد می آییم.عزیزم!تمام شب در خیالت گریستم هنوز پاییز چشمانت را روی شاخه های سرد انتظار جستجو می کنم نمی دانی چقدر محتاج نوام.هنوز کاغذهایم به شوق نگاهت رنگ کاهی را پس می زند وتمام شب وتمام ثانیه ها، یکی یکی می گذرندوبه دریا ها اشک هایم روان می شوند انگار تاب دیدن پاییز چشمانت را ندارد کاش برگردی زود،کوچه بی تو دل تنگی دارد کاش برگردی زود ومی دیدی که دلم بی تو چه حالی دارد ببینی که هنوز حلقه زرد خورشید داغ تنهایی من را دارد کاش زود برمیگشتی تا قاب عکس روی دیوار تهی از چهره تو نباشد وتمام صفحات دفترم از حرف ونگاه واسم تو پر شود کاش زود بر می گشتی.تو اگر برگردی من تمام شاخه های گل یاس را با تمام احساس تقدیمت می کنم.
انتظار هر لحظه هر ثانیه درده انتظار
بدتر از مرگه انتظار......
سلام سارا جان خوبی متن زیبایی بود
وقت کردی به ما هم یه سر بزن منتظرتم
شاد و شاد و شاد و سبز باشی { گل }
مرسی از این همه احساس زیبات که به یاس تشبیه کردی
باز امشب غزلی کنج دلم زندانی است / آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است
هیچ کس تلخی لبخند مرا درک نکرد / های های دل دیوانه من پنهانی است . . .
کجایی سارا خانوم؟چرا اپ نمیکنی؟
نگرانتم
سلام
امیدوارم هرکجا هستی حالت خوب باشه
خیلی باهات حرف دارم/کاش میشد بازم میدیدمت
به امیده دیدار
سلام
امیدوارم هزکجا هستید حالتون خوب باشه و روزگار بر وقف مرادتون
یاعلی
و اگر یاس ها خشک شده بودند چه ؟
به من هم سری بزنید .
ناامیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده میمانند، ممکن است باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشوند اما در عوض بعد از آن از یک جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد. بنابر این روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن. به راهت ادامه بده...
من تو را به خاطر می آورم
بی هیچ بهانه...
شاید دوست داشتن همین باشد
بی بهانه به خاطر آوردن !!
سلام...خوشحال میشم پیشم بیای...