اگه دستم به جدایی برسه اونو از خاطره هام خط میزنم
از دل تنگ تموم آدما از شب وروز خدا خط میزنم
اگه دستم برسه به آسمون با ستاره ها قیامت میکنم
نمیذارم کسی عاشق نباشه ماهو بین همه قسمت میکنم
وقتی گاهی من ودل تنها میشیم حرفهای نگفتنی ها رو میشه دید
میشه تو سکوت مادوتا خیلی از ندیدنیهارو شنید
قصه جدایی ماآدما قصه دوری ماست از خودمون
دوری من وتو از لحظه عشق قصه سادگی گمشدمون
وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوست داره. .وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو کهتنها امیدش تویی.
وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه. وقتی دلت
خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته. وقتی چشمات تهی از تصویرم
شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه. وقتی به انگشتات نگاه کردی به یاد
بیار کسی رو که دستای ظریفش لای انگشتات گم میشد. وقتی شونه هات خسته شد به یاد بیار
مهربان من!
دستم رانیرومند روحم راطیار طبعم راسیال عشقم را روز افزون وشعرم را جهانگیر کن که اگر تو بخواهی به آفتابم می رسانی.
واگر نخواهی به خاکم می نشانی.
شب دلتنگی sara
تو مثل شبهای مهتابی وبارونی وقتی که نباشی دلگیرم ومیدونی
حرفهای دلمرو با اشک تو میگفتم بارون که میباره باز یاد تو می افتم
ازغم من وغم تو تب من وتب تو همه بی خبرن
از دل من ودل توشب من وشب تو همه بی خبرن