sarman

دل نوشته های سارا

sarman

دل نوشته های سارا

برای تو مینویسم

تو را در باران حل می بینم و کورکورانه نشانت را از قطره های باران می پرسم. غافل از اینکه، تو، خود بارانی. و من...
وامانده ای که حسرت باران مجنونش کرده.
شیرینی از تو سرودن چنان در من شور ایجاد می کند، که تنها خیال تو را داشتن، مرا بس است. خیالت را از من مگیر، که من بی آن عزلت نشین میکده ها خواهم شد. می دانی دل سپرده ام به خاموشی کلامت و جاودانگی عشقت را تا پایان ابدیت بر دوش می کشم؛ و این است تنها دلخوشی بستگی داشتنم با مجنون...
ای کاش بیابانگردی مجنون را پیشه کرده بودم. افسوس که نمی دانم کدام سو در پیش گیرم.در کدامین شب عزم سفر کردی؟ قدم در کدامین جاده گذاشته ای که من چشم بر آن بدوزم؟

نظرات 1 + ارسال نظر
امین دوشنبه 6 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:12 ق.ظ

انتظار کاره خیلی سختیه مخصوصا برایه دختری مثله تو
تو که با این قلبه پاکت تونستی جلویه این همه سختی کمر راست کنی باید بازم همت به خرج بدی و انقد زود ازین دنیا دلزده نشی
راستی من امشب معنیه اسم وبلاگتو فهمیدم/واقعا برام سوال شده بود
خدافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد