sarman

دل نوشته های سارا

sarman

دل نوشته های سارا

happy valentin

 

 

 

 

Love so much my heart is sure. As time goes on I love you more, Your happy smile. Your loving face no one will ever take your place. Wish you a Happy Valentine's Day!

 

 

 

 

 

 

 

 

قلبم مطمئنه که تورو خیلی دوست دارههرچقدر که زمان میگذره عشق من هم به تو بیشتر میشه
با لبخند شاد تو و چهره ی دوست داشتنیت
هیچ کس هرگز نمیتونه جای تورو بگیره
برات آرزوی یه ولنتاین شاد رو دارم

 

 

 

 

می نویسم   

 

« د ی د ا ر»  

 تو اگه بی من و دلتنگ منی  ... 

 

یک به یک، فاصله ها را بردار

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همیشه ماندن دلیل بر عاشق بودن نیست ، خیلی ها میروند تا ثابت کنند که تا ابد عاشق اند  

ولی من تا ابد در انتظارت میمانم 

 

 

 

    

 

 

دلتنگی

تمام زندگیم را دلتنگی پر کرده است...

دلتنگی از کسی که دوستش داشتم و عمیق ترین درد ها و رنجهای عالم را در رگهایم جاری کرد !

درد هایی که کابوس شبها و حقیقت روزهایم شد٬ دوری از تو حسرتی عمیق به قلبم آویخت و پوست تن کودک عشقم را با تاولهای دردناک داغ ستم پوشاند

دلتنگی برای کسی که فرصت اندکی برای خواستنش ٬ برای داشتنش داشتم.    

دلتنگی از مرزهایی که دورم کشیدند و مرا وادار کردند به دست خویش از کسانی که دوستشان دارم کنده شوم .

 

 

  

در انسوی مرزها دوست داشتن گناه است ٬ حق من نیست ٬ به اتش گناهی که عشق در آن سهمی داشت مرا بسوزانند .

رنجی انچنان زندگی مرا پر کرده است٬ آنچنان دستهای مرا از پشت بسته است٬ آنچنان قدمهای مرا زنجیر کرده است که نفسهایم نیز از میان زنجیر ها به درد عبور می کنند . . . 

دوست داشتن تو چنان تاوان سنگینی داشت که برای همه عمر باید آنرا بپردازم ... و من این تاوان سنگین را با جان و دل پذیرا شدم .            

همه عمر ٬ داغ تو بر پیشانی و دلم نشسته است و مرا می سوزاند .   

تو نمایش زندگی مرا چنان در هم پیچیدی که هرگز از آن بیرون نیایم. . . آنقدر دلتنگ دوریش هستم .. آنقدر دلتنگ سرنوشت خویشم .. آنقدر دل آزرده عشق تو هستم که همه هستیم را خوره بی کسی و تنهایی می جود . . . 

 به او نگاه می کنم ٬ به او که چون بهشت بر من می پیچد و پروازم می دهد .  

به او که لبهایش از اندوه من می لرزند .       

به او که دستهای نیرومندش ٬عشقی که سالها پیش اجازه اش را از من گرفتند جرعه جرعه به من می نوشاند . . . . .        

به او که چشمهایش در عمق سیاهی می خندید و دنیایم را ستاره باران می کرد.     

به او که باورش کردم و دل به او باختم

به او که دلم می خواهد در آغوشش چشمهایم را بر هم بگذارم و هرگز ٬ هرگز ٬هرگز به روی دنیا بازشان نکنم .          

 به او که تکه ای از قلب مرا با خود خواهد برد       

به او که مرزهای سرنوشت ٬ سالها پیش دوریش را از من رقم زده است. سراسر زندگیم را اندوهی پر کرده است که روزها و ماهها از این سال به سال دیگر آنها را با خود می کشم و میدانم که زمان ٬ شاید زمان ٬ داغ مرا بهبود بخشد ولی هرگز فراموش نخواهم کرد که از پشت این دیوار شیشه ای نگاهش چگونه عمق وجودم را لرزاند .     

لبهایش لرزش لبهایم را نوشید و دستانش ترس تنم را چید و نفسهایش برگهای رنگین خزان را به باران عاشقانه بهار سپرد .

 

 

I love my EYES when u look into them,

I love my NAME when u say it,

I love my HEART when u love it,

I love my LIFE when u are in it.  

چشامو وقتی تو بهشون نگاه میکنی دوست دارم،

اسممو وقتی دوست دارم که تو صداش میکنی،

قلبمو وقتی دوست دارم که تو دوسش داشته باشی،

زندگیم رو وقتی دوست دارم که تو توش هستی..... 

 

 

 

5 greatest words : I dun wana los U.

4 pleasant words : I care for U.

3 sweet words : I admire U.

2 wonderful words : miss U.

1 most important word : YOU 

 

5 تا از بزرگترین کلمات : من نمیخوام از دستت بدم.

4 تا از دوست داشتنی ترین کلمات : تو برام مهم هستی.

3 تا کلمه ی شیرین : تورو تحسین میکنم.

2 تا کلمه ی شگفت انگیز : دلتنگت هستم.

1 کلمه که از همه مهمتره : "تو"

 

 

 

 

To Luv some1 is madness, 2b loved by some1 is a Gift,

Loving some1 who loves u is a duty, but being loved by some1 whom u luv is LIFE

 

 دوست داشتن یه نفر دیوونگیه، دوست داشته شدن توسط یه نفر یک هدیه ست

دوست داشتن کسی که دوست داره وظیفست، اما دوست داشته شدن توسط کسی که دوسش داری زندگیه

 

 

 

 

 

 

 

my'' love'' is non stop like ''sea''. 

its ''trust'' like ''blind''. 

its''shine'' like ''star'' 

.

its''warm'' like ''sun''. 

its'' soft'' like ''flower''. 

AND 

its '' beautiful'' like ''u''

 

 

 

 

 

in payam taghdime Kasi Ke  

 

 

namash dar bahare man  

 

 

yadash dar andisheye man  

 

 

eshghash dar ghalbe man  

 

 

Didarash Arezoye man 

 

 

 

 my lovelly you

من آن روز را انتظار می کشم

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد

و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان برادری ست.
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه ایست
و قلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو بخاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف ؛ زندگیست
تا من بخاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم...
روزی که تو بیایی ؛ برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوتر هایمان دانه بریزیم...
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی
که دیگر نباشم.



احمد شاملو

وقتی که


اعتماد نیست


سیاه و سفید چه فرق می کند


برای تو


وقتی که در باورت نیستم


چگونه به انتظارت دلخوش بدارم


وقتی که


باورم نداری


و وجودم را


به همراه واژه های حقیر


در نمادی از دورویی


تداعی می کنی


چگونه نترسم؟!


کاش باورم داشتی


به اندازه ی ناباوری


کاش آنگونه که هستم


مرا می شناختی


نه آنگونه


که تصور داری


کاش قادر بودم


نه با کمک کلمات


بلکه با نیرویی فراروانی


وجودم را


برایت به تصویر بکشم


تا شاید


کمی دلت


برایم به رحم آید


اما.....


فاصله بسیاراست


فاصله بین


آنچه هستم و


آنچه تصور کردی


کاش روزی برسد


که بدانی


سفیدی را سیاه دیدن


هنر نیست


بلکه در سیاهی


سفیدی دیدن


هنر است و


نشانه ی رشد


کاش....